دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 7961
تعداد نوشته ها : 4
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب

شیر یا خط ؟

جنگ عظیمی بین دو کشور در گرفته بود. ماهها از شروع جنگ می گذشت و جنگ کماکان ادامه داشت. سربازان دو طرف خسته شده بودند. فرمانده یکی از دو کشور با طراحی اساسی قصد حمله بزرگی را به دشمن داشت و آن طرح با چنان دقت و درایتی ریخته شده بود که فرمانده به پیروزی نیروهایش اطمینان کامل داشت ولی سربازان خسته و دودل بودند. فرمانده سربازان خود را جمع کرد و راجع به نقشه حمله خود توضیحاتی به آنها داد. سپس سکه ای از جیب خود درآورد و گفت: سکه را بالا می اندازم، اگر شیر آمد پیروز می شویم و اگر خط آمد شکست می خوریم. سپس سکه را به بالا پرتاب کرد. سربازان با دقت، حرکت و چرخش سکه را در هوا دنبال کردند تا به زمین رسید. شیر آمده بود.فریاد شادی سربازان به هوا برخاست. فردای آنروز با نیرویی فوق العاده به دشمن حمله کردند و پیروز شدند. پس از پایان نبرد، معاون فرمانده نزد او آمد و گفت: قربان، آیا شما واقعا می خواستید سرنوشت کشورمان را به یک سکه واگذار کنید؟ فرمانده به او لبخندی زد و گفت: بله و سکه را به او نشان داد. هر دو طرف سکه شیر بود. 


دسته ها :
شنبه بیست و ششم 11 1387
X